وصیت عشاق
تفکر بر وصیت نامه شهدا
تفکر بر وصیت نامه شهدا
پنجشنبه 97/01/16
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء والصدیقین
….. مردانی در عهد و پیمان خویش با خدا راستگو و وفادارند آن کسانی که به عهد خویش وفا کردند و دیگران نیز در انتظار لحظه(شهادت) بسر می برند و تو هرگز در اراده و تصمیم آنان خللی یا …..
(بنام الله یعنی آن کسی که به عشق او در این راه قدم نهادم وصیت نامه را آغاز می کنم)
بنام خدا : بنام خدایی که به من هستی بخشید تا در صراط مستقیم حرکت کنم خدایی که ابراهیم را از آتش و موسی را از آب نجات داد و خدایی که برای راهنمایی بشر پیامبرانی فرستاده و آنان نیز در راه صراط الله به سوی معشوق خویش شتافتند.
و باسلام بر اماممان خمینی که کوهها باید استواری و دریاها خروش را از او یاد بگیرند و آن پیری که هنگامی لب به سخن می گشاید غرب و شرق را در امواج سخنان خود گیج می کند. سخنانی که گویی از سرشت و اعماق دل میلیونها انسان بیرون می آید و او که بعد از 14 قرن دوباره انقلابی را به سبک انقلاب خمینی در روز عاشورا و در کربلا به پا کرده و به ندای هل من ناصر حسین پاسخ مثبت داده و میروند تا با رهبری خویش طوفانی را که از ایران خروشیدن گرفته کاخهای کرملین و سفید را از جای برکند و با سلام بر ملتمان که امام می گوید من از صدر اسلام تاکنون این چنین ملتی سراغ ندارم ملتی که بهترین هستی خویش و جگرگوشه خویش را هدیه می کند و میروند تا تداوم بخش و بلکه می توان گفت زمینه سازان ظهور مهدی(عج) و پایان بخش ظلم و ستم در گیتی باشند ملتی که مظلومیتشان در هفت تیر و رنگ خونشان را در جنوب و غرب و کردستان باید یافت و مردمی که خورشید به نظاره آنان ایستاده است و سکوت زمان را تماشا می کند . آری برادر، کدامین چشم می توانست باور کند که بار دیگر (محراب کوفه) طنین ملکوت (فزت ورب الکعبه) را شاهد باشد و فواره خون در دشت لاله زار کربلا (مرگ) را به مسخره بگیرد و بار دیگر در شکل مظلومیت عاشورا تجسم یابد و دوازدهم محرم با 15 خرداد گره بخورد و اسلام بر خاک حاکم شود:
السلام علیک یا اباعبدا… السلام علیک یا انصار اباعبدا…. السلام علیک یا ثارا… وابن ثاره. السلام علیک یا خمینی روح الله:
اکنون که برای چند سالی است که این فیض عظیم نصیبم شده تا در جبهه های نبرد حق علیه باطل به اسلام و انقلاب خدمت کنم خدای بزرگ را شکر می گویم که ما را از کسانی نیافرید تا در برابر خون شهدا ساکت بنشینیم و لیاقت همان را به ما داده که راه شهدا را که همان راه اولیاء و امامان است بشناسیم و آن را بپیمائیم و مپندارید که این راه را کورکورانه یا از روی هوا و هوس انتخاب کرده ام بلکه از وقتی که در قلبم احساس کردم این راه را انتخاب کردم چون احساس کردم اسلام واقعی همین انقلاب ایران سرمشق آن است و در اینجا دل از تمام مادیات بریدم و در راه رضای پروردگار قدم برداشتم:
و خدایا تو خود میدانی و شاهدی که چه دستهای ملامتگر و سازشگری با زبان نیش زده خود شعر نفرت بار سازش را برای من سرودند ولی از آنجایی که عشق تو در دلم جای گرفته و جز تو به کسی دیگر عشق نمی ورزیدم من هم در جواب آنان شعر زیبای شهادت را سرودم و گفتم :
چنین قفس نه سزای من خوش الحانیست
روم به روضه رضوان که مرغ آن چمنم
مرا که منزل حوراست منزل و مأوا
چرا به کوی خراباتیان بود وطنم
و ای امت حزب الله این را بدانید که من به اراده خود و عشق به اسلام و عشق به رهبر و امت اسلام است، این راه را انتخاب کردم و کسی به زور و جبر مرا به جنگ با کفار نفرستاد بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم و می دانید که ما باید چقدر از روح ا… عزیز خود متشکر باشیم که ما را از غفلت بیرون آورده و وارد وادی آگاهی و تحرک نموده است. باید متشکر باشیم که بر ما منت نهاده و عزت را بر ما ارزانی داشته است او که همچون نوح ناخدای کشتی توحید در دریای ظلمت این دوران و همچون ابراهیم بت شکن و همچون عیسی دارای رحمت و عطوفت و همچون داوود دارای خشیت الهی و همچون علی(ع) پرصلابت، سازش ناپذیر است و او میزان ماست و امروز بر ماست که با اطاعت از او وفاداری به این شعار که تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست بر اعتلای این نهضت خدای را شکر کنیم و قدرشناسی او نمائیم چرا که امروز وجود او امتحانی است برای ما و امروز می شود شناخت که چه کسی مسلم بن عقیل را بدست عبیدا… سپرد و چه کسی او را پناه داد: و امروز می توان به عین الیقین حبیب بن مظاهر را با آن کسی که در زیر پوشش تاریکی شب عاشورا حسین(ع) را تنها می گذارد تشخیص داد و امروز می توان خدا را در تمام صحنه های پیامبر و امیرالمومنین و ائمه معصومین سلام ا… علیهم اجمعین حاضر کرد و جواب آن همه سوالات را گرفت چرا که انسان بر نفس خویش بیناست.