وصیت عشاق
تفکر بر وصیت نامه شهدا
تفکر بر وصیت نامه شهدا
پنجشنبه 97/01/16
اولين وصيت نامه اول شهيد “محمد بروجردي “:
بسمه تعالي
اين وصيتنامه را در حالي مينويسم كه فردايش عازم سنندج هستم با توجه به اين كه چندين بار در عمليات شركت كرده بودم و ضرورت نوشتن وصيتنامه را حس كرده بودم ولي هم فرصت نداشتم و هم اهميت نميدادم، ولي نميدانم چرا حس كردم كه صرفا اگر ننويسم، گناهي مرتكب شدهام، لذا بدينوسيله وصيتنامه خود را در مورد خانواده و برادران آشنا مينويسم.
با توجه به اين كه حدودا شش سال است وارد مبارزات سياسي و نظامي شدهام و به همين خاطر نسبت به خانوادهام رسيدگي نكردهام، بخصوص - همسر و فرزندانم و از همين وضع هميشه احساس ناراحتي ميكردم و هيچ وقت هم نتوانستم خود را قانع كنم كه مسئوليت را رها كنم و بدينوسيله از همه آنها معذرت ميخواهم و طلب بخشش دارم از حقي كه به گردن من داشتهاند و نتوانستم اين حق را ادا كنم ولي اين اطمينان را به خانوادهام ميدهم كه هرگز از ذهن من خارج نشدهاند و فكر نكنند كه نسبت به آنها بيتفاوت بودهام، ولي مسئوليتهاي سنگينتر بود.
در خواستي كه از همسرم دارم، اين است كه فرزندانم را خوب تربيت كند و آنها را نسبت به اسلام دلسوز بار آورد … از مادرم درخواست بخشش دارم، زيرا از دست من ناراحتيها ديده و هيچوقت اين فرصت پيش نيامد كه بتوانم به ايشان رسيدگي لازم را بكنم و از كليه برادران و خواهران كه من را ميشناسند درخواست دارم كه براي من از خدا طلب بخشش كنند، شايد به خاطر حرمت دعاي مومنين خداوند از تقصيراتم بگذردو احساس ميكنم بار گناهان و خطاها بر دوشم سنگيني ميكند. بخصوص دعاي آن كساني كه پاسدارند و به جبهه ميروند و از كساني كه در جزئيات زندگي من بوده و با من برخورد داشتهاند درخواست دارم برادراني كه از من بد ديدهاند در گذرند و يا اگر كسي را سراغ دارند كه از من بد ديده نزدش بروند و از او رضايت بگيرند.
و ديگر اين كه مقاومت را فراموش نكنند كه خداوند تبارك و تعالي بار سنگين انقلاب اسلامي را بر دوش ملت مسلمان ايران گذاشته است و ما را در آزمايش عظيم قرار داده است. اين را شهيدان بسياري بخصوص در اين چند سال اخير به در و ديوار ايران نوشتهاند و اگر مقاومتهاي آنها نباشد همانطور كه امام فرمودند، بيم آن ميرود كه زحمات شهدا به هدر رود و اگر چه آنها به سعادت رسيدند و اين ما هستيم كه آزمايش ميشويم و ديگر اين كه با تجربهاي كه ما از صدر اسلام داريم، كه به خاطر عدم آگاهي مسلمين درس عبرت باشد، با دقت، كلمات اين روح خدا را كه خط او خط رسول خداست دقت كنند.
وجود امام امروز براي معيار است. راه او راه سعادت و انحراف از راهش خسران دنيا و آخرت است و من با تمام وجود اين اعتقاد را دارم كه شناخت و مبارزه با جريانهايي كه بين مسلمين سعي در به انحراف كشيدن انقلاب از خط اصيل و مكتبي آن را دارند به مراتب حساستر و سختتر از مبارزه با رژيم صدام و آمريكاست. وصيتم به برادران اين است كه سعي كنند توده مردم كه عاشق انقلاب هستند، از نظر اعتقادي و سياسي آماده كنند كه بتوانند كادرهاي صادق انقلاب را شناسايي كنند و عناصري كه جريانهاي انحرافي دارند، بشناسند كه شناخت مردم در تداوم انقلاب حياتي است .
والسلام
دومين وصيت نامه اول شهيد “محمد بروجردي “:
بسمه تعالي
وصيتنامه اينجانب محمد بروجردي (پدر دره گرگي) پس از حمد خدا و طلب استغفار از او كه برگشت همه به سوي اوست و درود بر محمد و آل او و درود بر امام امت و درود بر همه شهيدان تاريخ، از همه برادراني كه در طول عمرم با آنها تماس داشتهام، طلب آمرزش ميكنم. هر كس كه اين وصيتنامه را ميخواند، براي من طلب آمرزش كند، زيرا من از اين دنيا ناگاه با بار خالي مي روم. و بعد از من همسرم سرپرستي خانواده را به عهده دارد و حقوق و مقدار ارثي كه دارم،به او ميرسد، به غير از مبلغي 7000 ريال (هفت صد تومان) كه بايد به مادرم بدهد و در صورت فوت همسرم برادر كوچكترم عبدالمحمد سرپرستي دو فرزندم را به عهده گيرد و از اينكه نتوانستهام براي خانواده بطور كلي مثبت باشم، از همه پوزش ميطلبم و طلب آمرزش ميكنم، والسلام.
محمد بروجردي
پنجشنبه 97/01/16
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه شهید حسین برهانی شیدانی
الذین امنوا و هاجروا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون. (سوره توبه آیه۲۰)
آنان که ایمان آوردند و هجرت کردند و در راه خدا با مال وجان خویش جهاد نمودند پیش خدا مقامی بزرگتر دارند و انان، آری هم آنان کامیاب و رستگارند.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود بر منجی عالم بشریت مهدی موعود و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام بر شهدای راه حق و عدالت از کربلای خونبار حسینی تا کربلای خونین خمینی به ندای حرکت آفرین سالار شهیدان حسین که فرمود( هل من ناصر ینصرونی ) یعنی آیا کسی هست که مرا یاری دهد، لبیک گفته و مانند هزاران رزمنده مسلمان دیگر که در راه اسلام از جانشان گذشتند بسوی جبهه های حق علیه باطل روالنه می شوم و همچنان پیش می روم و تا اخرین قطره خونم راه شهیدان افتخار افرین اسلام را ادامه می دهم چونکه می دانم: (انا لله و انا الیه راجعون ) یک شعار نیست بلکه حقیقت است حقیقتی که صالحین را به بهشت برین هدایت می کند و درود بر شما پدر گرامی و مادر عزیزم که مانع رفتن من به جبهه نشدید بلکه مرا تشویق کردید و به من روحیه شهادت طلبی دادید و من از شما می خواهم که برایم گریه نکنید بلکه برای حسین و یارانش گریه کنید و افتخار کنید که فرزندتان جانش را در راه اسلام داده و فرض کنید که شب عروسی من است و برایم خوشحال باشید و بر سر مزارم با شربت و شیرینی از مردم پذیرایی کنید تا روح من آرام بگیرد و بدانید که راه حسین را پیمودم و تو خواهرم مانند زینب را بپیما و شما برادرانم نکند در سوک من بنشینید بلکه یک لحظه آرام نگیرید و با دشمنان خدا پیکار کنید و نگذارید که خون شهیدان بهدر برود و من بعنوان یک برادر کوچکتر از شما می خواهم که صبر داشته باشید و به جای گریه راهم را ادامه بدهید و امیدوارم که فرزندان شما و فرزندان خواهرم سرباز خمینی بشوند و پرچم (نصر من الله و فتح قریب) به رهبری امام خمینی را در جهان برافرازند و بدین محمد جانی تازه بخشند و اما چند سخنی با هموطنانم شما ای ملت رنج کشیده و ستم دیده نکند یک لحظه از خدا غافل بشوید بلکه مانند کوه استوار و مانند دریا در مقابل دشمنان خدا خروشان باشید و از فرمان امام خمینی سرپیچی نکنید که در روز قیامت هیچ عذری نمی توانید بیاورید و نگذارید افراد خود فروخته و منافق در بین شما رخنه کنند و ضربه به اسلام بزنند که در این صورت قلب امام را به درد می ْآورید و بدانید که مسئول هستید و در پشت جبهه به رزمندگان و جنگ زدگان کمک کنید و در راه خدا انفاق کنید که خدا پاداش بزرگی به شما می دهد و راه شهیدانی که بخاطر اسلام فدا شدند و به لقاء الله پیوستند را ادامه دهید و د راین راه کوتاهی نکنید که عذاب جهنم بسی عظیم است و در آخر از پدر گرامی، مادر عزیز، خواهر ارجمند و برادران انقلابیم صمیمانه می خواهم که مرا حلال کنند و از تمام خویشاوندان و آشنایان برایم حلالیت بطلبند و سلام مرا به برادران انجمن اسلامی براآن برسانید.
والسلام
حسین برهانی شیدانی مورخ:۱۳۶۱/۱/۱۴۴ شنبه
پنجشنبه 97/01/16
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهداء والصدیقین
….. مردانی در عهد و پیمان خویش با خدا راستگو و وفادارند آن کسانی که به عهد خویش وفا کردند و دیگران نیز در انتظار لحظه(شهادت) بسر می برند و تو هرگز در اراده و تصمیم آنان خللی یا …..
(بنام الله یعنی آن کسی که به عشق او در این راه قدم نهادم وصیت نامه را آغاز می کنم)
بنام خدا : بنام خدایی که به من هستی بخشید تا در صراط مستقیم حرکت کنم خدایی که ابراهیم را از آتش و موسی را از آب نجات داد و خدایی که برای راهنمایی بشر پیامبرانی فرستاده و آنان نیز در راه صراط الله به سوی معشوق خویش شتافتند.
و باسلام بر اماممان خمینی که کوهها باید استواری و دریاها خروش را از او یاد بگیرند و آن پیری که هنگامی لب به سخن می گشاید غرب و شرق را در امواج سخنان خود گیج می کند. سخنانی که گویی از سرشت و اعماق دل میلیونها انسان بیرون می آید و او که بعد از 14 قرن دوباره انقلابی را به سبک انقلاب خمینی در روز عاشورا و در کربلا به پا کرده و به ندای هل من ناصر حسین پاسخ مثبت داده و میروند تا با رهبری خویش طوفانی را که از ایران خروشیدن گرفته کاخهای کرملین و سفید را از جای برکند و با سلام بر ملتمان که امام می گوید من از صدر اسلام تاکنون این چنین ملتی سراغ ندارم ملتی که بهترین هستی خویش و جگرگوشه خویش را هدیه می کند و میروند تا تداوم بخش و بلکه می توان گفت زمینه سازان ظهور مهدی(عج) و پایان بخش ظلم و ستم در گیتی باشند ملتی که مظلومیتشان در هفت تیر و رنگ خونشان را در جنوب و غرب و کردستان باید یافت و مردمی که خورشید به نظاره آنان ایستاده است و سکوت زمان را تماشا می کند . آری برادر، کدامین چشم می توانست باور کند که بار دیگر (محراب کوفه) طنین ملکوت (فزت ورب الکعبه) را شاهد باشد و فواره خون در دشت لاله زار کربلا (مرگ) را به مسخره بگیرد و بار دیگر در شکل مظلومیت عاشورا تجسم یابد و دوازدهم محرم با 15 خرداد گره بخورد و اسلام بر خاک حاکم شود:
السلام علیک یا اباعبدا… السلام علیک یا انصار اباعبدا…. السلام علیک یا ثارا… وابن ثاره. السلام علیک یا خمینی روح الله:
اکنون که برای چند سالی است که این فیض عظیم نصیبم شده تا در جبهه های نبرد حق علیه باطل به اسلام و انقلاب خدمت کنم خدای بزرگ را شکر می گویم که ما را از کسانی نیافرید تا در برابر خون شهدا ساکت بنشینیم و لیاقت همان را به ما داده که راه شهدا را که همان راه اولیاء و امامان است بشناسیم و آن را بپیمائیم و مپندارید که این راه را کورکورانه یا از روی هوا و هوس انتخاب کرده ام بلکه از وقتی که در قلبم احساس کردم این راه را انتخاب کردم چون احساس کردم اسلام واقعی همین انقلاب ایران سرمشق آن است و در اینجا دل از تمام مادیات بریدم و در راه رضای پروردگار قدم برداشتم:
و خدایا تو خود میدانی و شاهدی که چه دستهای ملامتگر و سازشگری با زبان نیش زده خود شعر نفرت بار سازش را برای من سرودند ولی از آنجایی که عشق تو در دلم جای گرفته و جز تو به کسی دیگر عشق نمی ورزیدم من هم در جواب آنان شعر زیبای شهادت را سرودم و گفتم :
چنین قفس نه سزای من خوش الحانیست
روم به روضه رضوان که مرغ آن چمنم
مرا که منزل حوراست منزل و مأوا
چرا به کوی خراباتیان بود وطنم
و ای امت حزب الله این را بدانید که من به اراده خود و عشق به اسلام و عشق به رهبر و امت اسلام است، این راه را انتخاب کردم و کسی به زور و جبر مرا به جنگ با کفار نفرستاد بلکه با عشق و ایمان قلبی خود که احساس می کردم این راه را انتخاب کردم و می دانید که ما باید چقدر از روح ا… عزیز خود متشکر باشیم که ما را از غفلت بیرون آورده و وارد وادی آگاهی و تحرک نموده است. باید متشکر باشیم که بر ما منت نهاده و عزت را بر ما ارزانی داشته است او که همچون نوح ناخدای کشتی توحید در دریای ظلمت این دوران و همچون ابراهیم بت شکن و همچون عیسی دارای رحمت و عطوفت و همچون داوود دارای خشیت الهی و همچون علی(ع) پرصلابت، سازش ناپذیر است و او میزان ماست و امروز بر ماست که با اطاعت از او وفاداری به این شعار که تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست بر اعتلای این نهضت خدای را شکر کنیم و قدرشناسی او نمائیم چرا که امروز وجود او امتحانی است برای ما و امروز می شود شناخت که چه کسی مسلم بن عقیل را بدست عبیدا… سپرد و چه کسی او را پناه داد: و امروز می توان به عین الیقین حبیب بن مظاهر را با آن کسی که در زیر پوشش تاریکی شب عاشورا حسین(ع) را تنها می گذارد تشخیص داد و امروز می توان خدا را در تمام صحنه های پیامبر و امیرالمومنین و ائمه معصومین سلام ا… علیهم اجمعین حاضر کرد و جواب آن همه سوالات را گرفت چرا که انسان بر نفس خویش بیناست.
پنجشنبه 97/01/16
وصيت نامه بنده گناهكار مهدي باكري
بسم الله الرحمن الرحيم
يا الله يا محمد (ص) يا علي (ع) يا فاطمه زهرا (س) يا حسن (ع) يا حسين (ع) يا علي (ع) يا محمد (ع) يا جعفر (ع) يا موسي (ع) يا علي (ع) يا محمد (ع) يا علي (ع) يا حسن (ع) يا حجة (عج) و شما اي وليمان يا روح الله و شما اي پيروان صادق امام يا شهيدان.
خدايا چگونه وصيت نامه بنويسم در حاليكه سراپا گناه و معصيت، سراپا تقصير و نا فرمانيام. گرچه از رحمت و بخشش تو نا اميد نيستم ولي ترسم از اين است كه نيامرزيده از دنيا بروم. ميترسم رفتنم خالص نباشد و پذيرفته درگاهت نشوم.
يا رب العفو، خدايا نميرم در حاليكه از من راضي نباشي. اي واي كه سيه روز خواهم بود. خدايا كه چقدر دوست داشتني و پرستيدني هستي. هيهات كه نفهميدم. خون بايد ميشد و در رگهايم جريان مييافت و سلولهايم يا رب يا رب ميگفت. خدايا قبولم كن. يا اباعبدالله شفاعت.
آه چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد براي ديدار ربش، ولي چه كنم تهيدستم، خدايا قبولم كن.
سلام بر روح خدا نجات دهنده ما از منجلاب عصر حاضر. عصر ظلم و ستم عصر كفر و الحاد، عصر مظلوميت اسلام و پيروان واقعياش.
عزيزانم اگر شبانه روز شكرگزار خدا باشيم كه نعمت اسلام و امام را به ما عنايت فرموده باز كم است.
آگاه باشيم كه سرباز راستين و صادق اين نعمت شويم. خطر وسوسههاي دروني و دنيا فريبي را شناخته و برحذر باشيم كه صدق نيت و خلوص در عمل تنها چارهساز ماست. اي عاشقان ابا عبدالله، بايستي شهادت را در آغوش گرفت، گونهها بايستي از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند. بايستي محتواي فرامين امام را درك و عمل نمائيم تا بلكه قدري از تكليف خود را در شكرگزاري بجا آورده باشيم.
وصيت به مادرم و خواهران و برادرهايم و فاميلهايم كه بدانيد اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست. به ياد خدا باشيد و فرامين خدا را عمل كنيد. پشتيبان و از ته قلب مقلد امام باشيد. اهميت زياد به نماز و دعاها و مجالس ياد ابا عبدالله و شهدا بدهيد كه راه سعادت و توشه آخرت است.
همواره تربيت حسيني و زينبي بيابيد و رسالت آنها را رسالت خود بدانيد و فرزندان خود را نيز همانگونه تربيت بدهيد كه سربازاني با ايمان و عاشق شهادت و علمداراني صالح، وارث حضرت ابوالفضل، براي اسلام ببار آيند.
از همه كساني كه از من رنجيدهاند و حقي بر گردنم دارند طلب بخشش دارم و اميدوارم خداوند مرا با گناههاي بسيار بيامرزد.
خدايا مرا پاكيزه بپذير
مهدي باكري
1363/1/2
|
پنجشنبه 97/01/16
وصیت نامه اول
بسم الله الرحمن الرحیم
همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد
. . . ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد. . .
. . . ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری.
برای دریافت تصویر با کیفیت روی عکس کلیک نمایید
ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه.
هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.
ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن . اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . .
. . . ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد .
ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی . همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . .
. . . اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . .
. . . همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود . . .
ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .
وصیت نامه دوم
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
خدايا ، خدايا ، تو را به جان مهدي (عج) تا انقلاب مهدي (عج) خميني را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت مي کشم وصيت نامه بنويسم . حال سخنانم را براي خدا در چند جمله انشاالله خلاصه مي کنم .
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده .
خدايا ، همسر و فرزندانم را به تو مي سپارم .
خدايا ، در اين دنيا چيزي ندارم ، هرچه هست از آن توست .
پدر و مادر عزيزم ، ما خيلي به اين انقلاب بدهکاريم .
عباس بابايي