وصیت عشاق
تفکر بر وصیت نامه شهدا
تفکر بر وصیت نامه شهدا
جمعه 97/01/17
بسمه تعالی
بسم الله الرحمن الرحیم
اشهد ان لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولی الله و الائمه المعصومین من ولده حجج الله، ان …. انهم و الحجة علیهم
و ان الدین الاسلام حق و الکتاب الحق والمیزان حق لا ریب فیه
همسر عزیزم ؛ پدرم ؛ خواهرم , برادرم ؛ دوستان خوبم؛ اگر شهید شدم یک کلام وصیت اینکه حاج آقا مجتبی به نقل از حضرت علی علیه السلام می گفتند که منتهی رضای الهی تقوی است.
شهادت خوب است و تقوی بهتر، رب تقوا میخواهد، تقوایی که در قلب است و در رفتار بروز پیدا می کند و فکر نکنم [این تقوا] مال یک روز باشد یا شاید یک روزه هم دارد ولی حاج آقا می گفت پی ساختمان و فندانسیون آهن است.
چیزی که نمی دانید عمل نکنید، ادای کسی را در نیارید . بدون علم درست وارد کاری نشوید مخصوصا دین؛ اول واجبات بعدا مستحبات مؤکد مثل کمک به پدر و مادر و مردم و دستگیری دور و بری ها، نه حج و کربلا و … صد بار بدون این کارها.
هیئت و زیارت با توجه به نیاز با توجه به دِین به سید الشهدا عشق است و فقط قال الله: افضل الاعمال بر به والدین و اولادها .
مادر از تو متشکرم وقتی تحملم کردی، وقتی با اسم ارباب شیرم دادی، وقتی دعا کردی شهید شم.وقتی بابام عراق و سوریه و اردوگاه و جنگ و کمیته و بوسنی، پاکستان و افغانستان، جنوب غرب و شرق بود و تو مارو بزرگ کردی تنها و سخت. ان شالله همیشه پیرو بی بی باشی ایشاالله با شهادتم شفاعتت کنم . دوست دارم وقتی که بهم شیر می دادی وقتی که بهم نماز یاد می دادی وقتی می فرستادیم هیئت پا برهنه ؛ وقتی می فرستادیم ایستگاه صلواتی وقتی که باهام درسهام را مرور می کردی ازم می پرسیدی که هیچ مادری نمی کرد یا هیچ مادری تنهایی نمی کرد یا هیچ کدوم روزی 50 بار نمی کرد . به زینب گفتم مثل تو غضروف نخوره و استخوان میک بزنه و گوشتارو دهن ما بذاره باشه که ایشاالله دو روز سایه اش بیشتر بالای سر ما باشد .
سر خاک مادرم بروید علی و فایزه و شما دوتا مخصوص. حالم نداشتید بروید حاجت بگیرید آروم شوید من را کنار مادرم دفن کنید که هرچی دارم از مادر و پدرم است بابا را هم همون جا بگذارید خواهرم را هم همینطور تا همه دور هم باشیم ان شاالله امام زمان عج الله هممون را با هم قبول کند .
خوبی مامان سختی تورو زحمت های بابا و… زینب منم پیش من خاک کنید عشقم که سخت ترین موقع ها به دادم رسید, آرومم کرد, قبولم کرد, دوستم داشت همه چیز من
دوست دارم یادم باشه که چند روز بیشتر زنده نیستم و چند باری بیشتر پیش نمیاد که کسی از من چیزی بخواد و منم بتونم کمکش کنم و بعد من با کمال میل به آخرت این کار را بکنم باشه که خدا هم خوشش بیاد من اونی نیستم که بگم برای خدا کاری می کنم . بیشتر برای خوف و عقاب ؛ ولی نمی دونم پدر و مادرم چکار کردن خدا چی می خواست . حضرت زهرا سلام الله چی دوست داشته که امام علی علیه السلام و بچه هایش و رسول الله اینجوری تو دلم هستن شاید خیلیشم به خاطر چیزهایی که تو زندگی ازشون گرفتم ( همه وصیت نامه هاشون را خوش خط می نویسم ولی من خوش خط نبودم که بخواهم خط خوش نشان بدهم ) دوست داشتم از همون اول لاتی تا کرده بودم و اون چند روز آقاجونی هم نداشتم.
جمعه 97/01/17
بادرود به رهبر انقلاب اسلامي و كليه شهيدان از صدر اسلام تا كنون اينجانب و اكنون كه جهت نبرد با دشمنان اسلام و قرآن اعزام جبهه ها مي شوم انتظار دارم كه خانواده ام همه نگران من نباشند چون رفتن من به جبهه از دو حال خارج نيست يا زنده مي مانم كه با سرافرازي برگردم يا شهيد مي شوم كه اين خود افتخار بزرگي است و از هر دو حال هم براي خانواده ام افتخار آفرينم به دوستانم سفارشي كه دارم اين است دنباله رو امام باشند كه سلاح اسلام در اين است و همچنين از مادر و ديگر اعضاي خانواده ام خواهش مي كنم اگر لايق شهيد شدن دا داشتم در سوگ من منشينند و گريه و زاري نكنند برادر و تو اي خواهر در يك وجب خاك كشور ما خون يك شهيد ريخته شده است كه ما بايد از آن پاسداري كنيم.
جمعه 97/01/17
در اول سپاس از خداوند سبحان كه به ما جان و روح داد و به ما عقل داد و ما را به راه راست هدايت كرد و سپاس خدايي را كه اگر ما را هدايت نمي نمود در منجلاب فساد و تباهي غوطه ور مي شديم چقدر خداوند مهربان و بخشنده و توبه پذير است كه ما گناهكاران را راه مي دهد. اي خداي مهربان در شب عمليات اين رزمندگان جان بر كف را ياري نما كه چون بجز شما كسي را ندارند .اي خداي مهربان به گناهان خود واقفم و تو مرا مي بخشي و راهنماييم مي كني باري اي خداي مهربان و بخشنده ،اي رحمن و رحيم من به درگاهت آمده ام و عاجزانه از تو طلب آمرزش مي نمايم و از تو مي خواهم مرا ببخشي و از بندگان خاص خود قرار دهي سخني نيز من باب وصيت به مردم شهرك امام حسين (ع) دارم وصيتم اين است كه از خط امام دور نشويد و در هر لحظه و در هر ثانيه و در هر دقيقه و ساعت از اين پير جماران پشتيباني كنيد و از او جدا نشويد چون امام خميني كشتي نوح است .مردم شهرك در روز پنج شنبه بسوي شهيد آباد برويد و با فاتحه روح شهيدان را شاد نماييد و حديث داريم شهدا در هر شب جمعه انتظار فاتحه را مي كشند و فاتحه ما هديه اي است به شهدا به خانواده هاي شهدا برويد و آنها را دلداري دهيد و با آنها هم سوگ باشيد بدانيد من همة شما را دوست دارم از مردم شهرك مي خواهم كه اگر از من حقير ناراحتي يا اذيتي ديده اند به خوبي خويش ببخشيد و مردم شهرك تقاضا دارم از رفتن فرزندانتان به جبهه جلو گيري ننماييد كه سعادت عظيمي را از آنها سلب مي نماييد و وصيت من به اقوام اين است كه مرا به خوبي خود ببخشند و اگر از من بدي و يا آزار و اذيتي ديده اند مرا حلال نمايند و وصيتي به پدر و مادر خود دارم كه بر كشته شدن من گريه و زاري ننمايند چون گريه و زاري آنها آمريكا و دشمنهاي داخلي خوشحال مي شوند .اي پدر و مادر عزيزم اگر كشته شدم در روز قيامت شما را شفاعت مي نمايم و از خواهرانم مي خواهم كه اگر رسم برادري را در حق شما رعايت ننموده ام مرا عفو نماييد و در خاتمه از تمام دوستان و آشنايان كه به هر طريقي با اين حقير ايرج مهرگان در ارتباط بوده اند تقاضاي حلاليت دارم و از دوستان مي خواهم كه از درس خود غافل نشوند و با قلم خود در پشت جبهه آمريكا را به زانو در آورند ودر پايان وصيت نامه از شما تقاضا دارم با همان لباس كه بر تن من است مرا به خاك بسپاريد و در شهيد آباد شهرك خودمان امام حسين(ع) دفنم كنيد و به تمام شما كه وصيتنامة مرا مي خوانيد ،امام را دعا كنيد و سعي كنيد از پيروان خاص خداوند متعال باشيد از راه امام حسين (ع) منحرف نشويد كه به سوي فساد و تباهي كشيده خواهيد شد وبهترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست .
والسلام -خدا نگهدار تا روز قيامت-پنج شنبه بهمن ماه 1365 منطقة اهواز-1/11/65-ايرج مهرگان
جمعه 97/01/17
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در …
و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.
ا
جمعه 97/01/17
فرازی از وصیت نامه شهید شهباز جهانگیری
1. سپاس خداى را كه در زمان مردى از تبار هابيليان و از دودمان حسين (علیه السلام) زندگى كردم و از رهنمود هايش شهادت را يافتم.
2. به شما بشارت مي دهم راهى را پيمودم، انشاءالله راه ائمها طهار و راه شهداست.