موضوع: "وصیت نامه شهید نادر مهدوی"

وصیت نامه شهید نادر مهدوی

«بسم الله الرحمن الرحیم

برويد بجنگيد و زمينه را براي آينده‌ فرزندان خود، مساعد نماييد.

سلام بر محمد (ص)؛ كه با خدمات خود، سعادت و شرافت را برای انسانيت تضمين كرد؛ و درود بر حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش امام خمينی و امت حزب‌الله و از خودگذشته. درود و سلام خدا بر شما باد كه با حضور دائم خود در صحنه، اسلام عزيز و امام را ياری كرديد.

برادران عزيز و خواهران محترم امروز اسلام با خون انسان‌های پاكدل و معصوم، همچون حسين‌ بن علی (ع) و قاسم‌ بن الحسن (ع) و با زحمات شبانه‌روزی رسول اكرم (ص) باقيمانده است. بهای اين مكتب، تحمل اسارت موسی ‌بن جعفر (ع) سمبل مقاومت و ايثار، جگر پاشيده ‌شده‌ی امام رضا (ع) و ديگر شهدای اسلام بوده است. گذشتگان، با جان و همه‌ی وجود، از اين مكتب دفاع كردند و به ما سپردند. اما امروز، دشمنان قسم‌خورده‌ی ما، فرزندان معاويه‌ بن ابی‌سفيان و عمروعاص‌ها، به طور مصمم، عزم نابودی قرآن كريم دارند و راه يزيدبن معاويه را دنبال می‌كنند.

امروز دشمن ما صدام نيست؛ امروز دشمن ما حزب بعث نيست؛ اين‌ها عروسک‌های كوكی استكبارند و ما دشمن واقعی خود را استكبار جهانی، به سركردگی آمريكا می‌دانيم. شرق و غرب، گذشته از اختلافات درونی خود، متحدانه موضعی خصمانه در برابر اسلام گرفته‌اند. بدانيد كه امروز، شرافت و عزت، در سايه‌ی جهاد و ايثار و شمشير است. بكشيد دشمنان اسلام و دين خدا را؛ تا فكر تجاوز و غارت را در سر نپرورانند.

خداوند گاهی با غضب و گاهی با رحمت خود، ما را امتحان می‌نمايد. امروز، وسيله‌ی امتحان ما جنگ و بسيج است. بر هر فرد مسلمان كه سحرگاه بر می‌خيزد و ندای «لااله الا الله» را سر می‌دهد و خواب گران را فدای شرافت و انسانيت می‌كند، واجب است كه در اين امتحان، شركت كرده، يا با شهادت و يا با مدفون نمودن دشمن، پیروزمندانه به درآيد.

در دريای مرگ شنا كنيد تا به ساحل پيروزی برسيد. ای به ‌ظاهر زندگان! آگاه باشيد كه قافله‌ی مرگ، همچنان به مقصد نيستی در حركت است؛ شما نيز امور دنيوی را كنار گذاشته و بدان ملحق شويد. سعی كنيد اين مرگ را با چشمان باز و جسورانه انتخاب نماييد. قبل از آنكه در چنگال مخوفش گرفتار شويد، دل از دنيا بركنيد و پا در عرصه‌ی ميدان بگذاريد و بر عليه دشمنان اسلام برزميد كه در اين نبرد، چه كشته شويد و چه بكشيد، پيروزيد.

اكنون، من به پيروی از امام‌حسين (ع) پای در چكمه كرده به جبهه می‌روم. به جبهه رفتن يعنی به معشوق خود پيوستن. اميدوارم چه با قليل‌خدمتی كه بدان قادرم، و چه ان‌شاءالله با شهادتم، به وظيفه‌ی الهی خود كه پروردگار عالم برايم منظور داشته عمل نمايم. عزيزانم! حسين زمان شدن، سخت است. حسين زمان شدن يا يزيديان زمان را نابود كردن، جز با ساييدن تن در زير تانک‌ها و تكه‌تكه ‌شدن در زير خمپاره‌ی دشمن، امكان‌پذير نيست. امت قهرمان! همچون گذشته، جز برای خدا كار نكنيد؛ هدفتان فقط «الله»، كتابتان قرآن و رهبرتان خمینی باشد.

پدر! مادر! برادر! همسر! و خواهرانم! اگر من شهيد شدم، بدانيد كه كمال سعادت را يافته‌ام.

هيچگونه ناراحتی به خود راه ندهيد. بدانيد كه اين مرگ را آگاهانه انتخاب نموده‌ام.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

1363/12/20 حسین بسریا معروف به نادر مهدوی»